ایمیل بستری برای مکاتبات سازمانی است.
ایمیل یکی از قدیمیهای فضای وب است. چیزی نزدیک به نیم قرن از ارسال اولین ایمیل میگذرد. (یادداشتی که برای تاریخچهی ایمیل نوشتهایم را بخوانید.)
ایمیل به یک کد شناسایی بینالمللی برای شرکتها و سازمانها و افراد تبدیل شده و ابزاری است برای ارتباط، در زمانی که سایر ابزارهای ارتباطی کم میآورند.
اینترنت زیرساخت زندگی مدرن است و به همان دلیلی که در بحرانهای امنیتی، آب و برق و گاز و پخت نان قطع نمیشود، وب هم نباید به صورت یکپارچه قطع شود. قطع کردن اینترنت، به معنی از بین بردن پلتفرمی ضروری برای زندگی است.
در بین کارشناسان امنیتی، تعبیر مشهوری هست که میگویند احساس امنیت از امنیت اهمیت بیشتری دارد. به همین دلیل، سیستمهای امنیتی در کشورهای مختلف تلاش میکنند تا حد ممکن شرایط آرامش را بدون ایجاد ترس و وحشت ایجاد کنند. آیا شرایطی که برای هزاران کسبوکار تمامآنلاین ایران و همچنین برای تقریبا تمام مردم ایران رخ داد و دسترسی آنها به زیرساخت حیاتی اینترنت قطع شد، نشانی از یک تصمیم عاقلانه برای ادارهی حکومت را در خود داشت؟
به هر دلیل و با هر استدلالی، این اتفاق در ایران رخ داد. قریب به دو هفته بخش بزرگی از کسبوکارهای مدرن از کار افتادند و دسترسی عمومی شهروندان به جامعهی جهانی وب نیز قطع شد. با نگاهی که در این بلاگ در مورد ایمیل و زیرساختهیا ایمیلی داریم، میخواهیم این موضوع را با این نگاه بررسی کنیم.
آیا باید به ایمیل ملی فکر کنیم؟
یک راهکار میتواند این باشد که از ایمیل ملی صحبت کنیم. ایمیلی که در بستر سرورهای داخل ایران بارگزاری شود و کدنویسی و زیرساخت کاملا بومی داشته باشد.
ولی به نظر میرسد صحبت کردن از «ایمیل ملی» همانند صحبت از «اینترنت ملی» بیمعنا باشد. آقای آذری جهرمی، وزیر جوان کابینه، در پاسخ به خبرنگاران نگرانی که از او در مورد چرایی روی آوردن به اینترنت ملی در زمان قطعی سراسری اینترنت در ایران میپرسیدند گفت که چیزی تحت عنوان اینترنت ملی معنا ندارد. وزیر اشاره کرد که «اینترنت ملی» کاریکاتوری از مفاهیم گوناگون فنی است که عدهای در ذهن میپرورانند و میخواهند از دل آن چیزی دربیاورند. (ایسنا)
آقای آذری جهرمی به مفهوم درستی اشاره میکند. همانطور که صحبت کردن از اینترنت ملی از نظر تکنیکی چندان مفهوم نیست، صحبت کردن از ایمیل ملی هم محل توجیه تکنیکی چندانی ندارد.
در طول بیش از ۲۰ سالی که از ورود اینترنت به ایران میگذرد، هیچ سرویس بومی موفق نشده جای خود را بین ایرانیان باز کند. اولین آشنایی بخش زیادی از مردم با اینترنت، بهخصوص افراد بالای ۳۰ سال، از طریق سایت یاهو بود. خیلی از جوانتر احتمالا یادشان نمیآید، ولی یک زمانی اینترنت در ایران با سایت Yahoo اشتباه گرفته میشد! و بعد دوران حکمروایی جیمیل شروع شد، ولی ایمیل یاهو (Yahoo! Mail) به شکل عجیبی در قلبهای ایرانیان باقی ماند. (بر اساس یادداشتی که در تحلیل آماری بانک مشتریان میلچی نوشته بودیم، ۴۴ درصد از مخاطبین بانکهای مشتریان ما در یاهو هستند.)
داستان چاپار
وقتی از چاپار صحبت میکنیم، از چه صحبت میکنیم؟ صحبت از چابکسوارانی است که سوار بر اسبهای تندرو، از یک نقطه به نقطهای دیگر میتازند و نامههای حکومتی و تجاری را جابهجا میکنند. میتواند صحبت از این موضوع باشد (بهخصوص با ماجرای اخیر قطع شدن فراگیر اینترنت!)، ولی در واقع اینجا میخواهیم از معروفترین سرویس ایمیل ایرانی صحبت کنیم.
چاپار یک سرویس ایمیل ایرانی است که در سال ۱۳۹۰ رونمایی شد. در سال ۱۳۹۱ وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات اطلاعیهای صادر کرد و برخی ادارات و بانکها و مراکز را از استفاده از سرویسهای ایمیل خارجی (مثل جیمیل و یاهو و هاتمیل و…) منع کرد. کمی پس از این اطلاعیه، سرویس ایمیل «چاپار» به عنوان ایمیل بومی معرفی شد و ثبتنامهای زیادی، بهخصوص برای انجام کارهای اداری و مکاتبات رسمی در آن انجام شد.
همان زمان بحثهای زیادی سر این موضوع راه افتاد که شامل صحبت در مورد امکانات ضعیف این سرویس در قیاس با سرویسهای معتبر خارجی و همچنین مشکل پشتیبانی سرورها و مباحث امنیت اطلاعات کاربران بود.
۸ سال از رونمایی این سرویس ایمیل میگذرد، ولی همچنان این سرویس حرف قابل ارایهای در مقایسه با رقیبان خارجی ندارد. بررسیهای ما روی بانک ایمیلی مخاطبین در میلچی نیز نشان میدهد که تعداد کاربران اکانت ایمیل چاپار (با آدرس chmail.ir) به یک درصد نیز نمیرسد.
به جز چاپار، میتوانیم از سرویسهای دیگری نیز شاهد مثال بیاوریم. مثل سرویس منمیل که قرار بود به عنوان ایمیل شهروندی مشهدیها فعالیت کند. سرویسی که سالها از ظهور آن توسط شهرداری مشهد میگذرد و همچنان نیز زنده است، ولی کاملا ناشناخته است.
آیا نیاز است به سمت استفاده از ایمیل بومی برویم؟
پیرامون اوضاع اخیر، دو موضوع به ذهن متبادر میشود و میتوان در موردشان صحبت کرد:
نگاه اول: از دیدگاه تجاری و کاربردی / با این نگاه، خوب است استفاده از ایمیل بومی (مثلا روی سرویس چاپار) را ترویج و تبلیغ کنیم، به نحوی که در زمانهای مشابه، مکاتبات اداری و تجاری نخوابد.
نگاه دوم: از دیدگاه پدافند غیرعامل / با این نگاه، خوب است به صورت فراگیر به سمت ایمیل بومی مهاجرت کنیم، تا در زمانی که سروپیسهای خارجی دسترسی ما را قطع میکنند، ارتباطات ما زمین نماند.
واقعیت این است که هر دو نگاه، برای مهاجرت کردن به سمت سرویسهای بومی معقول به نظر میرسد، ولی در هر دو مورد سؤالاتی پدید میآید.
در مورد اول و در زمانی که بر فرض درصد زیادی از مردم ایران از سرویس ایمیل بومی استفاده کنند و سرویسی باشد که واقعا بتواند چند ده میلیون کاربر فعال را پشتیبانی کند، این سؤال پیش میآید که در صورت صلاحدید مقامات امنیتی، آیا این سرویس نیز از گزند قطعی در امان خواهد بود؟
در مورد دوم و با این پیشفرض که سرویس بومی را ترویج کنیم تا وابسته به سرویسهای بینالمللی نباشیم، این سؤال پیش میآید که آیا باید روند حرکت کشور به سمتی باشد که برنامهریزی جزیرهای را ترویج کنیم؟ بر فرض که در حوزهی اقتصادی و سیاسی، به مرحلهی شعب ابیطالب برسیم. آیا تمرکز ایران روی سرویسهای بومی و تأکید بر داخلی کردن تمام زیرساختها میتواند ما را به شرایط مطلوبی برساند؟
واقعیت این است که در اقتصاد مدرن، نگاه جزیرهای چندان کارساز نیست. ما در عرصهی رسانه نیز تجربهی خوبی در این فضا نداشتیم. به تجربهی تلگرام و کوچ کردن سازمانها و روابطعمومیها و رسانهها و بلاگرها به نوشتن روی تلگرام دقت کنیم. این تمرکز باعث شد، محتوای فارسی در فضای وب، به جای انتشار در سطح اینترنت، روی جزیرهای ناشناخته به نام «تلگرام» مستقر شود و روزبهروز از فضای وب دور شود. تقریبا همهی مردم ایران روی این جزیره حضور پیدا کردند، ولی فاصلهی ما با تمدن وب بیشتر شد.
زیرساخت ارسال ایمیل در بسترهای بومی
وقتی در مورد مفهوم ایمیل صحبت میکنیم، به نظر میرسد نمیتوانیم تفکیکی بین مثلا سرویس جیمیل و سرویسی بومی مثل چاپار یا منمیل قائل شویم. ولی وقتی در مورد بسترهای ارسال ایمیل انبوه برای ارسال خبرنامههای سازمانهای بزرگ و شرکتها و استارتاپها صحبت میکنیم، صحبت از زیرساختهای بومی مفهوم پیدا میکند.
در شرایط بحران هرچند کسبوکارها دچار مشکل میشوند، ولی حضور کسبوکارها روی سرورهای داخل ایران میتواند بخشی از ضررها را بپوشاند. بحرانهای اینچنینی نباید باعث توقف کامل کسبوکارها شود، بلکه باید راه تنفسی وجود داشته باشد. بازگشت به فضای کلاسیم وب و تمرکز روی راهحلهای بلندمدت، میتواند آسیبها را کمتر کند.